معنی حادثه جو
لغت نامه دهخدا
حادثه جو. [دِ ث َ / ث ِ] (نف مرکب) و حادثه جوی، آنکه از حوادث و پیش آمدها نفع جستن خواهد.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
گویش مازندرانی
جو
خواص گیاهان دارویی
جو وسوپ آن تب بر است. سوپ جو تشنگی وعطش وغلیان خون را برطرف می کند. آب جو پخته با سرکه برای مبتلایان به بیماری های آکنه، اگزما و حساسیت ها مفید است. (به صورت مالیدنی). آب جو داروی سینه است البته آب جو برای معده مفید نیست و سرد است.
معادل ابجد
527